وویونگ حولش رو روی موهای خیسش کشید و با بدن نیمه برهنه به یونهوی غرق خواب نگاهی کرد.
پاش رو آورد بالا و لگدی به کون مبارکش زد و یونهو از روی تخت به زمین پرت شد.وویونگ: بیدار شو باید بریم داره دیر میشه.
یونهو نق نقای نامفهومی از روی درد کرد و کمی غلت خورد، کش و قوصی به بدنش داد و خمیازه کشید.
یونهو: آخخ..باشه وحشییی...بیدارم.
از جاش بلند شد و به سمت حموم رفت، حوله رو از دور گردن وویونگ برداشت و انداخت روی شونش.
جای لگد رو کمی مالید و با چشمای بسته و خواب آلود داخل حموم رفت و در رو بست.وویونگ سری از روی تاسف تکون داد و شروع کرد به آماده شدن.
وسایل و کلید کارگاهش رو داخل کیفش گذاشت. چون این مدت کم اومده بود خونه میخواست بعد کلاس، مجسمش رو برداره و بیاد توی خونه ادامش بده تا مامانش احساس تنهایی نکنه.لباس فرمش رو مرتب کرد و دستی توی موهاش کشید، با بیرون اومدن یونهو، برگشت سمتش و مثل یه سگ وحشی نگاهش کرد.
یونهو با دیدنش دستاشو روی سینه های برهنش گذاشت و حالت ترس به خودش گرفت.
یونهو: هیونگ شبیه منحرفا شدی..میدونم سخته در برابر بدن زیبا و لطیفم صبوری کنی ولی تو...
وویونگ پوفی کشید و قبل از اینکه یونهو حرفش کامل بشه لباساشو سمتش پرت کرد.
وویونگ:فقط حاضر شو
...
سان پله ها رو دوتا یکی پایین اومد و زیر لب سوت زد.
با دیدن مادرش که با لقمه ای در دست اومده بود سمتش، لبخندی زد و لقمه رو روی هوا گرفت و سمت در رفت._بیا کامل صبحانه بخور برات آماده کردم اینجوری گرسنت میشه.
سان دستی توی هوا تکون داد برای مادرش و خداحافظی کرد اما با به یاد آوردن چیزی یهو برگشت و به مادرش نگاه کرد.
سان: راستی امروز بعد کلاس کار دارم دیر میام اوما.
تا مادرش اومد سوال پیچش کنه، سریع بیرون رفت و بعد چند لحظه صدای روشن شدن موتورش و گاز دادنش اومد.
_از دست تو...
مادر سان سرش رو برگردوند و با دیدن پدر سان سری خم کرد و سلام داد.
_باز بدون خداحافظی رفتش؟
مادر سان بغضش رو قورت داد و دستی روی دامن بلندش کشید و به سمت آشپزخونه رفت.
_نه که شما دیر نمیای که نبینیش اصلا.
پدر سان نفسشو با صدا داد بیرون و پشت سرش حرکت کرد و داخل آشپزخونه رفت.
...
یونهو برای خودش زیر لب آواز خوند و دستاشو تکون داد و وویونگ با آرامش کنارش قدم زد.
جفتشون با دیدن فردی، دستشونو آوردن بالا و به سمت فرد رفتن.

YOU ARE READING
Sit In front Of me For sixty Days | Ateez
Teen Fiction" ???? ???" ??? ??? ???? ?? ???? ?????: ?? ?????? ??? ?? ???? ??? ??? ? ?? ???? ???? ?? ???? ??? ?????? ?? ??? ???. ???? ?? ???? ????? ???? ? ??? ?? ?? ??? ??? ???? ???? ??? ? ?? ?????? ???? ???. ?? ???? ????? ?????? ??? ??????? ????? ???? ? ?? ?...