Story cover for ¬تعهد [کامل شده]  by Ela_expa
¬تعهد [کامل شده]
  • Reads 14,688
  • Votes 1,968
  • Parts 33
  • Reads 14,688
  • Votes 1,968
  • Parts 33
Complete, First published Jan 01, 2022
¬تعهد
[کامل شده] 

کاراکتر: جیزل، تیونگ، لوکاس، نینگ نینگ، وونیانگ، فیلیکس و نیکی. 
ژانر: عاشقانه، مافیایی، اکشن. 

'خلاصه'
جیزل اوچیناگا در یکی از خانواده‌های برجسته‌ی مافیایی در بوسان به دنیا اومده و پرنسسیه که به‌واسطه زیباییش شناخته شده است.
خیلی‌ها ازدواج اجباریش با لی ته‌یونگ برای برقراری صلح بین دو خاندان بزرگ مافیایی یعنی فیاتا بوسان و افیجا سئول رو مثل یه موهبت می‌دونند ولی از نظر خودش سرنوشتش به نابودی رسیده. ته‌یونگ رهبر آینده‌ی باند مافیایی سئوله؛ مردی که به بی رحمی شهرت داره. 
جیزل از ازدواج با همچین هیولایی می‌ترسه. ته یونگ می‌تونه به لطف ظاهر زیبا، ثروت و شخصیت کاریزماتیکش یکی از پرطرفدارترین مردهای مجردِ سئول باشه. اما جیزل می‌دونه که در پس چشم های فریبنده و خوش حالت ته‌یونگ و پشت لبخند مغرورانه‌اش، خون و مرگ در کمین نشسته.
تو دنیای جیزل غالبا کسی که ظاهر زیبایی داره، یه هیولا درونش پنهان کرده؛ هیولایی که به سادگی بوسیدنت، تو رو می‌کشه.

*این فیک تا حدودی بازگردانی شده‌است.

#1 girlxboy
#1 taeyong
All Rights Reserved
Sign up to add ¬تعهد [کامل شده] to your library and receive updates
or
#3nct
You may also like
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ by meral_writ
40 parts Ongoing
Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کله زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg
You may also like
Slide 1 of 10
Fear... cover
جهان خونین مافیا cover
وارث مافیا  cover
nobody knows هیچکسی نمیدونه  cover
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ cover
Through The Dark [H.S] cover
DARK | Complete cover
❥•𝐏𝐔𝐑𝐏𝐋𝐄 𝐇𝐄𝐀𝐑𝐓ೋ•'𝐂𝐎𝐌𝐏𝐋𝐄𝐓𝐄𝐃' cover
Hyunlix. cover
Soldier [دخترپسری] cover

Fear...

5 parts Complete

-ماله من میشی؟! سرشو به طرفین تکون داد.. -نه؟! همراه با عصبانیتی که با ترس همراه شده بود داد زد: چرا باید ماله یه روانی بشم؟؟! چرا باید پیشه یه دیوونه بمونم؟؟!منو ازاد کن برم... این کارای مزخرفتو تموم کن...