شرلوک جاشو با جان عوض کرد و جان رو زیرش
انداخت
شرلوک:نظرت راجب پشه زدگی پشه هلمز چطوره
جان قبل از اینکه حرفی بزنه و از شرلوک منظورشو
بپرسه
شرلوک به گردنش حمله ور شد و شروع به ساک زدن
گردنش شد
جان خودشو زیر بدن شرلوک پیچ و تاپ میداد و حالا
آه کشیدناش شروع شده بود این کارش باعث میشد
شرلوک بخواد همونجا کارو تموم کنه
شرلوک همینطور که گردن جان رو ساک میزد و رد لاو
بایت هارو پر رنگ تر میکرد سرمای دستاش رو رو بدن
گرم جان میکشید و این داش جان رو دیونه میکرد
جان:شرلوک گاددد
شرلوک:من که هنوز کاری نکردم
جان با نفس نفس زدن هاش گف:عمم پس این لاو
بایتارو برام نقاشی کرده اگه لستراد بفهمه پوستمون
کنده اس
شرلوک خنده ای بلند کرد و بعد با قیافه ای گیج گف به
گِرگ میگی لستراد؟
جان:اگه بدونه باز نتونستی اسمشو درست بگی پرونده
قتل خودت رو درست میکنه
شرلوک:فعلا که من هستم که ممکنه یکی رو امشب زیر
خودم بکشم
جان لباشو به لبای بی قرار شرلوک سپرد و آروم
همراهیش کرد و همینطور دستشو به سرشونه های
لخت شرلوک کشید
صدای داد زدن خانم هادسون و بالا رفتنش از پله ها
باعث شد جان اونقد هول کنه که یهو شرلوک رو هل
بده و پتورو تا موهاش بالا بکشه
شرلوک که با یه ور کتفش رو زمین افتاده بود سریع بلند
شد و حوله شو تنش کرد و به سمت در اتاق
میخواست بره که در اتاق با ضربه محکم خانم
هادسون با پاش وا شد و خرد تو دماغ شرلوک و
همینطوری افتاد زمین
شرلوک با داد گف:جایی تصویب کردن که صاحب خونه
نصفه شبی با در بیان تو دماغ مستجر

YOU ARE READING
devil of my life[Jhonlock]~~by wings(persian)
Romance???:?? ????? ????? ???? ?????:??? ???? ????? ???? ????? ????? ???? ???? ??? ?? ??? ???? ??????? ?? ????? ?? ???? ? ??????? ??? ??? ????? ?????:???? ????? ????? ???:?? ???? ???? ????? ????? ?? ????? ????? ??? ??? ?????? ?? ??? ?? ???? ????? ??? ?????...