وقتش بود. وقتش بود که هری کنسرت لویی رو تماشا کنه، و تیلور اجرای لویی رو همونطور که خود لویی میخواد اجراش کنه ببینه. لویی هیحانزده بود، و همهٔ روز با انرژی تحرک داشت. زین بهسختی میتونست برای مدت طولانیای لویی رو یهجا نگه داره، و وقتی که شو شروع میشد، زین آماده بود که بخوابه.
لویی تونسته بود بلیطها رو برای قسمت بالکن بگیره، انگار که معجزه شدن بود. میدونست که هری و تیلور خیلیخوب میتونن ببینن که اون چیکار میکنه. این برای اینکه لویی تحری بشه که بیشتر از همیشه سکسی و درتی رفتار کنه عالی بود. فنها عاشق کارهاش میشدن، ولی لویی هیچ ایدهای نداشت که اون زوج چه واکنشی نشون میدادن. بهاحتمال زیاد، تیلور چندشش میشد، و هری...خب اگه تردید لوی راجبه کراش هری درست باشه، به احتمال زیاد هری حتی بیشتر جذبش میشه.
مهم نبود که چه اتفاقی میفتاد، امشب همهچیز دست لویی بود. لویی همونطور که پشت استیج بودن به سمت نایل چرخید، به پهلوش ضربه زد و مثل یه احمق لبخند زد. "خب دارلینگ؟ آمادهای؟"
"خودت آمادهای؟" نایل پرسید و سرش رو برای دوستش تکون داد. "یهجوری بهنظر میرسی که انگار کم مونده توی شلوارت ارضا بشی."
"شاید وقتی همدیگه رو بوسیدیم ارضا شدم." لویی با یه چشمک شوخی کرد.
نایل به بینیش چین داد. "خواهش میکنم نشو."
لویی ریز خندید و خیلی سریع گونهٔ نایل رو بوسید. "همین یه دفعه خودمو کنترل میکنم. اگه باعث میشه تو راحت باشی."
"حالا هرچی، اگه بعد از همهٔ اینا با هری فاکبازی کردی، باید برام یه خونه بمیری." نایل گفت همونطور که کارش با روشن کردن آخرین گیتار امشبش تموم شد. "یا یه ماشین، زیاد حساس نیستم."
لویی شروع به خندیدن کرد، اونقدر بلند که دهنش رو بپوشونه. "نای، اگه باهاش فاکبازی کنم، که البته اصلا جزئی از نقشهم نیست، هرچی که بخوای برات میخرم."
زین اومد تا بهشون بگه که بند میتونه بره روی استیج، و لویی ژاکت مشکی اکلیلیش رو پوشید. منیجر با اضطراب، مثل یه پاپیِ نگران، بهش نگاه کرد. "میتونم توی بالکن ببینمش.
"اوه؟" لویی با بیخیالی پرسید. "و چطور بهنظر میرسیدن؟"
"پسره جذاب و مضطرب بهنظر میرسید." زین گفت و یه نیشخند روی لبهاش نشست. "دختره اصلا از اینجا بودنش خوشحال بهنظر نمیرسید."
لویی لبهاش رو بهم فشار داد تا به یه خط صاف تبدیل بشن، انگار که واقعا داشت سعی میکرد لبخند نزنه."چقدر که برای دختره ناراحتم."
زین آه کشید، سرش رو تکون داد و به کمر لویی ضربه زد. "اون بیرون موفق باشی لو."
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

YOU ARE READING
?Amazing Sin? [L.S]
Fanfiction[Complete] ???????????? ??? ???? ???? ?? ???? ?????.???????????? ????????? ?? ???? ??? ???? ?? ????? ?????? ???? ?? ????? ?? ????.???? ????? ? ???? ???? ?????.??? ????? ?????? ???? ?? '????' ???? ?????????? ?????????? ?? ??? ?? ????? ????? ????? ?...