سومین ؛ وارد اتاق مصاحبه شد و توی جایگاه چهارمین و آخرین مصاحبه کننده نشست .
به محض ورود اولین شرکت کننده ؛ سومین به طرف مصاحبه کننده کناریش برگشت و پرسید :
چند نفرن ؟دستیار مدیر لی ؛ خانم ایم، گفت : یازده نفر
دختر سری تکون داد و به اون دختر تقریباً بیست و شش ساله نگاه کرد .
دختر تعظیم نود درجه ای کرد و خودشو معرفی کرد .
سومین با اخم گفت : از الان با این سر و وضع میخوای بیای تو کمپانی ؟ بیرون !
دختر بیچاره فقط یه سوراخ ریز ؛ روی ساق جورابیش بود .
مصاحبه کننده های کناری ؛ بخاطر مقام مدیر پارک نمیتونستند چیزی بگن و مدیر پارک اون خانم رو بدون اجازه صحبت کردن ؛ بیرون کرد.
»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»
تهیونگ یه کت و شلوار مشکی رنگ و رسمی گرون قیمت خرید و همونجا پوشیدش و یه کراوات مشکی رنگ هم بست .
یه تاکسی گرفت و سریع به محل مصاحبه رفت .
»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»
نامجون به اتاق رئیس بخش ؛ پارک نارین وارد شد.
نارین به محض ورود نامجون ؛ از روی صندلیش بلند شد و احترامی گذاشت .
نامجون روی کاناپه جاگیر شد و نارین هم روبروش نشست .
نارین ؛ موهای کوتاهش رو پشت گوشش فرستاد و گفت :
خسته نباشی رئیس کیم ... راستش من رزیدنت ها رو برای امشب به شام دعوت کردم ؛ میخواستم اگه امکانش هست شما هم به جمع ما بپیوندید .
نامجون با کلافگی دستی میون موهاش کشید و سری به دو طرف تکون داد و گفت :
عاه .. دکتر پارک .. واقعا من سرم خیلی شلوغه ..حتی به جمع دکترای بیمارستان هم نمیتونم ملحق بشم چه برسه به رزیدنت ها .
نامجون بلند شد که نارین هم به تبع بلند شد و دستشو روی بازوی نامجون گذاشت .
نامجون نگاهی به دست نارین کرد و نارین با تردید ؛ دستشو عقب کشید .
نامجون دستش روی دستگیره بود که نارین گفت :
چند لحظه صبر کنید ... راستش فردا یه عمل مهم دارم ... میشه شما بهم کمک کنید ؟نامجون برگشت و گفت :
خب ، عمل چی ؟نارین لبخندی روی لبهاش نقش بست و گفت :
یه تومور متاستاز توی کیاسمای بینایی .

YOU ARE READING
Without me |||KTH
FanfictionGenre : [BDSM] [smut] [slice of life] [angst] [boyxgirl] [Romance] [happy end ] +18 ?????: ???? ??? ? ?????? ????? ?? ???? ??? ? ?????????? ?? ??? ????? ?? ?? ??? ?? ??? ???? ? ?? ??? ???? ???? ? ??????? ???? ?????. ??? ??????????? ????? ? ??? ???...