.
»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»
سومین میترسید؛از اینکه به تهیونگ اعتماد کرده بود میترسید؛از اینکه بهش گوشه ای از زندگیش رو نشون داده بود میترسید.درسته که تهیونگ ناجیش شده بود؛ اما همون ناجی هم میتونست بد ترین وعمیق ترین آسیب ها رو به روح و تن زخمیش بزنه.
سومین نگاهش رو از پنجره گرفت و به چهره جدی تهیونگ که مستقیم رو به جلو خیره شده بود؛نگاه کرد.
تهیونگ همراه با اهنگ لب میزد و سومین میتونست ببینه که تهیونگ حین رانندگی واهنگ زمزمه کردن چقدر قابل ستایش میشه.
آستینای بالا زده و پوست دستای گندمی رنگش؛
در حالیکه رگ های مردونه و برآمده دستش توی دید بود؛ از قبل جذاب ترش میکرد.همه اینها باعث شد که سومین تنها به یک چیز فکر کنه:
"امروز چقدر جذاب تر شده؛اره تهیونگ همیشه جذاب بوده؛من تا حالا جذابتر از اون رو ندیدم حتی زیباییش از جین و نامجون و هوسوک خیلی بیشتره."ذهنش جرقه ای زد:
"سومین اون حتی از اون سه نفر خیلی مهربون تر و خونگرم تره؛اون حتی یکبار نجاتت داده."سومین رو به افکارش لب زد:
خب که چی؟
و نفسش رو بیرون داد؛توی ذهنش به نزاع پرداخت:"پارک سومین! کافیه بهش اعتماد کامل کنی تا اونم مثل جین بهت پشت کنه و ولت کنه یا کاری کنه که خودت ازش فرسخ ها فاصله بگیری."
سومین سعی کرد افکارش رو آروم و ساکت کنه؛ با خستگی سرشو به پشتی صندلی تکیه داد و با تکونای آروم ماشین؛کم کم چشماشو بست و به عالم رویایی که خیلی زیباتر از زندگی واقعیش بود برگشت؛ سومین اصلا حوصله این زندگی رو نداشت.
در واقع امیدی برای ادامه دادن نداشت؛در تمام سال های سخت و طاقت فرسای زندگیش دنبال یه تکیه گاه بود اما هر بار زندگی به طرز عجیب و پر از دردی اون رو ازش میگرفت و دوباره با یه هل کوچیک به بدن ظریف و تازه جون گرفته اش؛ به اعماق دره تاریک نا امیدی پرتاب میکرد.
سومین در واقع روی زندگی رو برده بود؛ اون به زندگی نشون داده بود که هر باری که به دره پرت بشه؛دوباره با پاهای ضعیف و سست ودستای زخمی و انگشتای تاول زده؛بی هیچ نوری؛به سمتی حرکت میکرد و اجازه راکد موندن رو به خودش نمیداد؛اما در اون حالت هم شیاطین درون دره؛به پاهاش میپیچیدن و مانع راحتی حرکتش میشدن و هرازگاهی با پچ پچ های حال بهم زنشون؛کاری میکردن که سومین از حرکت بایسته و بزنه زیر گریه و البته که اون احمقا پچ پچ شون بیشتر میشد.

YOU ARE READING
Without me |||KTH
FanfictionGenre : [BDSM] [smut] [slice of life] [angst] [boyxgirl] [Romance] [happy end ] +18 ?????: ???? ??? ? ?????? ????? ?? ???? ??? ? ?????????? ?? ??? ????? ?? ?? ??? ?? ??? ???? ? ?? ??? ???? ???? ? ??????? ???? ?????. ??? ??????????? ????? ? ??? ???...