سلام دوستان بابت تأخیرم عذر میخوام، بخاطر محرم آپ نکردم.
::
::آجوما !
در حالیکه بدن نحیف زن رو میفشرد زمزمه کرد و ادامه داد:
دلم برات تنگ شده بود.ناهی آروم دستش رو دور شونه های مردونه تهیونگ انداخت و زمزمه کرد:
منم همینطور.تهیونگ از آغوش زن بیرون اومد، روی صندلی روبروی تخت نشست و دست زن رو به گرمی گرفت و فشرد.
سومین آب دهنش رو صدا دار قورت داد و اون طرف تخت، روبروی تهیونگ نشست، به آرومی بوسه ای به گونه مادرش زد که موجب لبخند مادرش شد.
نامجون هم با گفتن تنهاتون میذارم از اتاق بیرون رفت.ناهی یکم روی تخت جا به جا شد و پرسید:
اوضاع و احوالت چطور شد پسرم؟تهیونگ ناخواسته لبخندی گوشه لبش جا خوش کرد و گفت:
آه..آجوما...راستش....آره، به روال قبل برگشتم اما اگه سومین کمکم نمیکرد الان اینجا نبودم.ناهی ابرویی بالا داد و گفت:
سومین؟
راستی نگفتی چطور من رو اینجا پیدا کردی؟تهیونگ سعی کرد لبخندش رو پنهان کنه، اما زیاد موفق نبود، با خنده گفت:
...من ...من پیداتون نکردم....سومین میخواست همسرش رو به شما معرفی کنه.ناهی انگشت کوچیکه اش رو درون گوشش فرو کرد و بعد از کمی چرخوندنش، انگشتش رو بیرون آورد و گفت:
درست شنیدم؟
تهیونگا، یعنی تو...تو قراره همسر سومین باشی؟تهیونگ بار دیگه زد زیر خنده و سومین هم به خنده انداخت، ناهی با ابروهای گره خورده گفت:
اجازه نمیدم!
تو چی با خودت فکر کردی تهیونگ شی؟با شنیدن سخنان ناهی، خنده روی لب های هر دو ماسید، و هر دو خیلی هماهنگ زمزمه کردند:
چییی؟! اما چرا؟این بار ناهی تک خندی زد و گفت:
سومین دخترم، چند وقته که با تهیونگ در ارتباطی؟سومین چونه اش رو خاروند و گفت:
تقریباً یک ماه، ولی از خیلی وقت پیش همو میشناسیم.ناهی لبخندی زد و گفت:
دخترک احمق من، تو هنوز این پسر رو نمیشناسی.تهیونگ با کف دست به پیشونیش کوبید و گفت:
آجومااا ! این انصاف نیست!ناهی دستش رو از میون دست تهیونگ بیرون کشید و دست دخترش رو چنگ زد و گفت:
میدونی این پسر قبلاً عاشق یه دختری بوده و بخاطر عشق اون دختره، هر شب مست میکرده و یکی رو توی تختش میاورده، باهاش عشق بازی میکرده و فردا صبح با اردنگی از خونه پرتش میکرده بیرون، الانش رو نبین بی پول شده نمیتونه بیچ بیاره خونه اش، اون همچین آدمیه.
سومین با اینکه اینو از قبل میدونست، با شنیدنش پوف کلافه ای کشید، سرش رو پایین انداخت و واقعاً حرفی برای گفتن نداشت.

YOU ARE READING
Without me |||KTH
FanfictionGenre : [BDSM] [smut] [slice of life] [angst] [boyxgirl] [Romance] [happy end ] +18 ?????: ???? ??? ? ?????? ????? ?? ???? ??? ? ?????????? ?? ??? ????? ?? ?? ??? ?? ??? ???? ? ?? ??? ???? ???? ? ??????? ???? ?????. ??? ??????????? ????? ? ??? ???...